جوان آنلاین: این روزها مصادف با میلاد بانویی از تبار نور است که نامش دل دختران سرزمینمان را قرص میکند. حضرت معصومه (س)، نه فقط یک بانوی بزرگ دینی که تجسمی زنده از کرامت، علم، حیا، محبت و ایستادگی است. الگویی بی بدیل برای دخترانی که در پیچ وخم روزگار امروز، به دنبال نوری برای یافتن مسیر هویتی و روحی خود هستند. در شتاب پر از رنگ و صدای این روزها، دل دختران ما بیش از هر زمان دیگری، تشنه چنین معنایی است. معنایی که از درون بجوشد، عزت ببخشد، کرامت بدهد و راهی نشان دهد برای بودن، ماندن، اثرگذار بودن. در مصاحبه با دکتر علی اصغر عبدی، کارشناس و فعال آموزشی و فرهنگی دانشگاه امیرکبیر از خودمان، دخترانمان و از چالشهای آنها گفتهایم و مسیری که باید برایشان هموار کنیم. از الگویی که میتواند به آنها امید ببخشد و اعتماد به نفس بیاموزد. الگویی، چون حضرت معصومه (س) که اهل معرفت، محبت، حیا، حضور، عبادت و اهل مسئولیت بود. متن زیر ماحصل گفتوگو با این دکترای الهیات است که میخوانید.
چگونه الگوگیری از سبک زندگی حضرت معصومه (س) میتواند به سلامت روانی و هویتی دختران امروز کمک کند؟
در انتخاب سبک زندگی، نوع دیدگاهی که برای زندگی خود انتخاب میکنید، اهمیت زیادی دارد بهویژه وقتی این دیدگاه به تربیت نسلهای آینده خصوصاً دختران مربوط باشد. بهعنوان شیعه، الگوهای اصلی ما ائمه معصومین (ع) هستند. رفتار و تعاملات آنها با دیگران اعم از انسانها و حتی موجودات دیگر باید بهعنوان الگوی زندگی ما قرار گیرد. برای تربیت صحیح باید ابتدا خود را در مسیری قرار دهیم که منجر به خودسازی درونی و بیرونی شود، چراکه فرزندان به ویژه دختران از رفتار و شخصیت والدین خود الگو میگیرند. در این زمینه، انتخاب همسر از مهمترین مراحل تربیتی است. اگر والدین در انتخاب همسر دقت کنند، قدمهای بعدی در تربیت فرزندان خصوصاً دختران به راحتی برداشته میشود. یکی از مهمترین عواملی که میتواند بر تربیت دختران تأثیرگذار باشد، نوع برخورد پدر و مادر با یکدیگر و همچنین رفتار آنها با فرزندشان است. در این میان، رفتار محبتآمیز بهویژه از سوی پدر، نقشی حیاتی دارد. پدر و مادر باید در رفتار خود با دخترانشان مهر و محبت را در اولویت قرار دهند، چراکه این رفتار بهویژه در جامعه امروز میتواند از انحراف و گرایش به الگوهای نادرست جلوگیری کند. در جامعه امروز، بسیاری از آسیبها و مشکلات دختران، ریشه در فقدان محبت و توجه کافی در خانواده دارد. اگر این خلأهای عاطفی پر نشود، دختران ممکن است بهدنبال جبران آن در فضای بیرون از خانه بگردند که معمولاً نتیجهای مثبت نخواهد داشت. بر اساس تجربیات، هیچکس دلسوزتر از پدر و مادر برای فرزند خود نیست، بنابراین باید در رفتارهای خود دقت داشته باشیم تا فرزندانمان به ویژه دختران در مسیر صحیح هدایت شوند. حال یکی از شخصیتهایی که میتواند الگویی کامل برای دختران باشد، حضرت فاطمه معصومه (س) است. ایشان از نظر علمدوستی و شخصیت علمیاش میتواند برای دختران الگو باشد. حضرت معصومه (س) بهخوبی در محیطی علمی رشد یافت و خود نیز در جستوجوی علم و معرفت بود. زندگی ایشان نشان میدهد علمآموزی برای دختران نهتنها ضرورتی دنیوی است، بلکه پلی است به سوی سعادت ابدی. این موضوع در نهجالبلاغه نیز به طور واضح مطرح شده که انسان باید در این دنیا ابزار حیات ابدی را فراهم کند.
در این راستا، توجه به عزت نفس و کرامت انسانی برای دختران از اهمیت ویژهای برخوردار است. عزت نفس نه تنها بهعنوان یک صفت اخلاقی در جامعه قابل توجه است، بلکه در برابر آسیبهای فرهنگی و اجتماعی بهویژه در فضای امروزی که دشمنان فرهنگی تلاش میکنند این عزت نفس را از دختران بگیرند، ضروری است. یکی از ویژگیهای برجسته حضرت معصومه (س) همین کرامت و عزت نفس است. ایشان در برخورد با دیگران هیچگاه اجازه نمیدادند به شخصیتشان توهین شود و این متانت، از درون شخصیت ایشان نشئت میگرفت. از دیگر ویژگیهای حضرت معصومه (س) که میتواند برای دختران الگو باشد، توجه ویژه به عبادت و معنویت است. ارتباط با خدا، دعا، قرآن و حضور در مراسم مذهبی میتواند ستون شخصیت دختران باشد و آنها را در مسیر صحیح زندگی هدایت کند. این پیوند معنوی باعث میشود دختران در برابر مشکلات اجتماعی و فرهنگی مقاومتر شوند و کمتر در معرض آسیبهای روحی و روانی قرار گیرند. در نهایت، خانوادهها باید در تربیت دختران خود بهویژه توجه به تغذیه روحی و روانی آنها داشته باشند. همانطور که جسم نیاز به تغذیه دارد، روح نیز نیازمند تغذیه است. تغذیه روحی میتواند از طریق عبادات، دعا، مطالعه کتابهای مفید و حتی لذت بردن از طبیعت تأمین شود. از آنجا که ورودیهای روح از طریق چشم، گوش، زبان و حتی حس بویایی به ذهن و روح انسان منتقل میشود، خانوادهها باید مراقب باشند روح دختران خود را از تأثیرات منفی محافظت کنند. در نهایت، الگو قرار دادن زندگی حضرت معصومه (س) میتواند دختران امروز را در مسیری درست هدایت کند، مسیری که علاوه بر تقویت عزت نفس و کرامت، به آنها کمک میکند تا در عرصههای اجتماعی و فرهنگی نیز مؤثر واقع شوند و زندگی پرثمر و پربرکتی داشته باشند.
در فلسفه تربیت، چطور میتوان تعادلی میان پرورش استقلال دختران و پایبندی به ارزشهای دینی برقرار کرد؟
استقلال فکری در چارچوب دینی باید به خوداتکایی عاقلانه، مسئولیتپذیری و توانایی تصمیمگیری بر اساس عقل و شرع تعریف شود. این نوع استقلال، برخلاف آنچه برخی آن را به معنای رهاشدگی میدانند، باید با مسئولیتپذیری و حفظ ارزشهای دینی همراه باشد. این دیدگاه از خانواده شروع میشود و در مدرسه و دانشگاهها نیز ادامه مییابد. نمونهای از استقلال فکری در چارچوب دینی، حضرت معصومه (س) است که با وجود محدودیتهای اجتماعی زمان خود، از امامت دفاع کرد و این استقلال را در مسیر دفاع از ولایت بهخوبی نشان داد. اگر دختران از این نوع استقلال در زندگی خود بهره ببرند، میتوانند نقشهای خود را در خانواده و جامعه بهخوبی ایفا و در برابر چالشها ایستادگی کنند. در کنار استقلال، آزادی انتخاب در چارچوب ارزشها نیز اهمیت دارد. این به معنای عدم تحمیل تصمیمات است و باید به دختران آموخت خودشان مسیر زندگی را با توجه به آموزههای دینی و عقلانی انتخاب کنند. آموزش این اصول باید به صورت حکمتآموز و داستانوار باشد تا دختران با آزادی عمل و با حفظ ارزشها تصمیم بگیرند. والدین باید در تربیت دختران به شخصیت و هویت آنان توجه کنند. آنها باید به فرزندان خود آموزش دهند بدن و شخصیت آنان باید محترم شمرده شود و در برابر دیگران از خود محافظت کنند. این امر به تقویت حیا و شخصیت دختران کمک خواهد کرد. همچنین والدین باید مفاهیم دینی و اخلاقی را بدون تحمیل بهصورت مثبت و حکمتآموز منتقل کنند. برای ایجاد تعادل تربیتی نیاز است دختران در مسیر پرورش عقلانیت دینی قرار گیرند. این امر میتواند از طریق آموزش تفکر انتقادی و تحلیل مسائل در چارچوب معیارهای دینی انجام شود. همچنین تقویت خودباوری همراه با توکل به خدا و دادن مسئولیتهای متناسب با سن و شرایط فرد میتواند به افزایش اعتماد به نفس دختران کمک کند. الگوهای تربیتی همچون حضرت معصومه و حضرت زینب (س) به دختران میآموزد در شرایط سخت، همواره میتوانند وظایف خود را انجام دهند و استقلال خود را حفظ کنند. همچنین نهادهای تربیتی مانند خانواده، مدرسه و جامعه باید فضای مناسبی برای رشد دختران فراهم آورند تا آنها بتوانند در فعالیتهای علمی و اجتماعی مشارکت داشته باشند. در نهایت باید از دوگانگیهای کاذب جلوگیری شود. بهطور خاص باید نشان داد استقلال با تعهد دینی در تضاد نیست و زن مسلمان میتواند هم در جامعه نقش مؤثری ایفا کند و هم در خانواده به مسئولیتهای خود عمل کند. این رویکرد میتواند به ظهور یک الگوی زن اسلامی و انقلابی کمک کند که در جامعه تأثیرگذار باشد.
چگونه میتوان فرایند تربیت هویتی دختران را در بستر فرهنگ دینی و ملی ایران به گونهای طراحی کرد که همزمان به تقویت ارزشهای اسلامی و ملی بپردازد و به آنها این توانایی را بدهد در دنیای مدرن نیز موفق و مؤثر باشند؟
برای تعریف هویت، باید گفت آن یک مفهومی بسیار دینامیک است. بدان معنا که هر چیزی در درون هویت گنجانده شود، به همان شکل خواهد شد، بنابراین قالب هویتی که فرد یا جامعه ارائه میدهد بسیار مهم است. این قالب باید به گونهای شکل بگیرد که به سمت سلامت جسمی و روحی فرد و جامعه هدایت کند و به نتایج مفید در کارکردهای مختلف اجتماعی منتهی شود. عوامل بسیاری در این روند تأثیرگذار هستند. شکلگیری هویت دخترانه در بستر فرهنگ دینی و ملی ایران، ترکیبی از آموزشهای اسلامی، سنتهای اصیل ایرانی و ارزشهای انقلابی است. این فرایند با چالشهایی همراه است، اما عوامل متعددی در شکلدهی به هویت دختران در فرهنگ دینی و ملی ما تأثیرگذارند. اولین عامل، منابع دینی اسلامی مانند قرآن و روایات است که مفاهیمی، چون حیا، عفت، علمآموزی و ویژگیهای شخصیتی، چون حضرت زینب و حضرت معصومه (س) را به عنوان الگوهای بارز در این زمینه معرفی میکند. این شخصیتها با ویژگیهایی همچون حیا، عفت، علمآموزی، مسئولیتپذیری اجتماعی و نقشهای برجسته در دفاع از دین و امامت، به عنوان الگوهای سازنده هویت زن مسلمان شناخته میشوند. علاوه بر این تاریخ باستانی ایران نیز در این زمینه نقش قابل توجهی ایفا میکند. نهادهای تربیتی از جمله خانواده، مدرسه و رسانهها نیز نقش اساسی در شکلدهی هویت دخترانه دارند. بهویژه خانواده که میتواند با ایجاد الگویی مناسب، هویت فرزند خود را بهخوبی شکل دهد. در این زمینه، نقش مادران بسیار مهم است؛ مادر آگاه و فهمیده میتواند بهطور مؤثر در رشد هویت فرزند خود تأثیرگذار باشد. علاوه بر این محیط خانواده باید بهگونهای باشد که از تنشها و اختلافات زیاد دوری کند تا فرزندان بتوانند در آن محیط بهخوبی رشد کنند. مدرسه نیز به عنوان نهاد تربیتی دیگر باید آموزشهایی ارائه دهد که به پرورش هویت دینی کمک کند. در این راستا، نقدهای جدی به سیستم تعلیم و تربیت موجود وارد است. آموزشهایی که با تغییرات عمیق در ساختارهای آموزشی بهویژه در دورههای ابتدایی و متوسطه ایجاد شدهاند، ممکن است هویت شیعه و دینی را مورد تهدید قرار دهند. این تغییرات از حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال پیش با تغییرات در سیستمهای آموزشی به وجود آمده و بهطور مستقیم در بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی مؤثر بودهاند. چالشهای دیگری همچون تهاجم فرهنگی، القای الگوهای غربی و تناقضات میان سنت و مدرنیته نیز بر هویت دختران تأثیر میگذارند. این چالشها میتوانند منجر به سردرگمی و تضاد در تصمیمگیریهای فردی دختران شوند، بهویژه زمانی که با فشارهای اجتماعی و خواستههای خانوادگی روبهرو هستند.
در نهایت، راهکارهایی برای تقویت هویت دخترانه در چارچوبهای دینی و ملی وجود دارد. یکی از این راهکارها بازتعریف زن مسلمان ایرانی در رسانههاست بهویژه از طریق ساخت فیلمها و سریالهایی که بر محوریت قهرمانان زن تاریخ اسلام و ایران تأکید دارند. همچنین تربیت توأمان عقلانی و دینی، تقویت اقتصاد خانواده برای کاهش فشارهای مالی بر زنان و تقویت گفتوگوهای بیننسلی میتواند به شکلگیری هویت دخترانه کمک کند. معرفی دانشمندان زن مسلمان، پزشکان و مهندسان متعهد به جای سلبریتیهای بیتعهد نیز میتواند به تقویت الگوهای مثبت برای دختران منجر شود. در نهایت، هویت دختران امروزی باید ترکیبی هوشمندانه از پایبندی به ارزشهای دینی، افتخار به میراث ملی و پویایی در عرصههای مدرن تحصیل، اشتغال و فناوری باشد. این ترکیب میتواند هویتی سالم و موفق برای دختران ما در آینده بسازد.
چگونه میتوان در فرایند تربیت دختران، عزت نفس را در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی تقویت و آن را به عنوان بنیادی برای شکلگیری شخصیتی سالم و مؤثر در جامعه استفاده کرد؟
تبیین و تقویت عزت نفس در دختران برای شکلگیری شخصیت فعال و سالم بسیار مهم است و بهعنوان پایه اساسی در تربیت آنان مطرح میشود. عزت نفس در نگاه اسلامی به معنای اعتقاد به کرامت انسانی است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «منادیان عزت خدا پیامبر و مؤمنان هستند.» همچنین حضرت امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «کسی که نفسش را گرامی بدارد، آن را با گناه خوار نمیکند» که نشاندهنده این است که فرد با عزت نفس هیچگاه خود را به گناه آلوده نمیکند. در روانشناسی، عزت نفس ترکیبی از خودپذیری، اعتماد به تواناییها و احترام به خود است. برای تقویت عزت نفس در دختران باید در سه بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی عمل کرد. در بعد فردی، شناسایی استعدادها، تقویت خودباوری و آموزش مهارتهای تصمیمگیری اهمیت دارد. در بعد خانوادگی، پرهیز از تحقیر، ابراز محبت بیقید و شرط و ایجاد ارتباط مثبت با پدر میتواند نقش مؤثری داشته باشد. در بعد اجتماعی، فرصتهای نقشآفرینی در فعالیتهای گروهی و مقابله با کلیشههای جنسیتی لازم است. عزت نفس سالم آثار مثبتی دارد، از جمله کاهش اضطراب و جلوگیری از وابستگی عاطفی ناسالم. همچنین موجب حضور فعال و مؤثر در عرصههای مختلف اجتماعی میشود. عزت نفس باید با مفاهیمی، چون توکل به خدا و احترام به آموزههای دینی همراه باشد و از خودشیفتگی و خودکمبینی دوری کند.
با توجه به اینکه در ایام گرامیداشت مقام معلم هستیم، آموزگار چه جایگاهی در شکلگیری شخصیت دختران دارد و چطور میتواند الگوی فکری و اخلاقی آنان باشد؟
در فلسفه تربیت، آموزگار صرفاً نقش انتقالدهنده دانش را ندارد، بلکه به عنوان یک سازنده فکری، اخلاقی و هویتی شناخته میشود. او میتواند در شکلگیری جهانبینی، نظام اخلاقی و هویت شخصی و اجتماعی دانشآموزان نقش بنیادینی ایفا کند. این جایگاه بهویژه در تربیت دختران که در مسیر رشد خود با پیچیدگیها و چالشهای فرهنگی و اجتماعی بیشتری مواجهند، اهمیت دوچندان پیدا میکند. از دیدگاه فلسفه اسلامی، آموزگار نهتنها یک مربی، بلکه یک «سازنده اجتماعی» است. بهویژه از منظر ساختارگرایی اجتماعی، معلم فردی است که میتواند زمینهساز تحول درونی و اجتماعی شاگردان خود شود و آنها را به سوی «خودشکوفایی» و حیات طیبه هدایت کند. آموزگار در نگاه اسلامی، مظهر عقلانیت، اخلاق و مهرورزی است. همانطور که پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «إنما بُعثتُ معلماً» و حضرت امام خمینی (ره) نیز معلمی را «شغل انبیا» دانستهاند، نقش آموزگار در تربیت انسانها نقشی الهی و آسمانی است.
معلم میتواند با پرورش تفکر انتقادی در دانشآموزان، آنها را به اندیشهورزی و خوداندیشی عادت دهد. همچنین با تقویت عقلانیت دینی، به تبیین دینی مبتنی بر علم و عقل کمک کند و به رفع شبهات مربوط به تعارض میان دین و دانش بپردازد. معرفی نمونههایی از زنان موفق میتواند به دختران نشان دهد ایمان و علم نهتنها در تضاد نیستند، بلکه میتوانند مکمل یکدیگر باشند. نقش آموزگار در مقابله با کلیشههای جنسیتی نیز بسیار مهم است. معرفی زنان موفق در عرصههای علمی، فرهنگی و دینی میتواند ذهن دختران را از محدودیتهای سنتی رها کند و افقهای تازهای پیشروی آنها بگشاید. آموزگار همچنین به عنوان الگوی اخلاقی میتواند مفاهیم اخلاقی را نه با گفتار، بلکه با رفتار خود منتقل کند. برخورد محترمانه با خطاها، استفاده از قصهگویی اخلاقمحور و ایجاد تعادل میان محبت و انضباط از جمله این روشهاست.
با این حال، معلمان در این مسیر با چالشهایی نیز مواجهند. فشار برخی سیستمهای آموزشی که بر یکسویه نگری تأکید دارند، تهاجم فرهنگی و تأثیر آن بر ذهن دانشآموزان و کمبود منابع و محتوای آموزشی مناسب درباره زنان موفق مسلمان از جمله این چالشهاست. این فشارها گاهی باعث میشود آموزگار نتواند فضای باز فکری و آزاداندیشی را در کلاس ایجاد کند. برای پاسخ به این چالشها، راهکارهایی نیز وجود دارد. از جمله آنها، الگوسازی هوشمند از شخصیتهایی مانند حضرت زهرا (س)، حضرت زینب (س)، حضرت معصومه (س)، بانو مجتهده امین و دیگر زنان اندیشمند و تأثیرگذار مسلمان است. همچنین استفاده از روشهای آموزشی فعال مانند سپردن مسئولیتهای گروهی و اجتماعی به دانشآموزان دختر میتواند زمینه رشد اعتماد به نفس و توانمندیهای فردی آنها را فراهم آورد. در نهایت، معلمان نقش مهمی در تربیت دختران دارند و باید علاوه بر آموزش علم، مهارتهای تفکر و اثرگذاری را به آنان بیاموزند. آموزگار نه فقط یک آموزشدهنده، بلکه یک الگو، راهنما و همراه در مسیر رشد فکری، اخلاقی و انسانی دختران است.
چه تصویری از زن مسلمان ایرانی در ذهن دارید و چگونه میتوان دختران امروز را برای تحقق این تصویر آرمانی تربیت کرد؟
زن مسلمان ایرانی، در ذهنیت آرمانی، ترکیبی متوازن از اصالت دینی، هویت ملی و پویایی مدرن است؛ تصویری که برگرفته از منابع اسلام، تاریخ ایران و نیازهای جامعه امروز است. این تصویر را میتوان در ویژگیهای مختلفی تعریف و ترسیم کرد. نخستین ویژگی «عالمه و خردمند بودن» زن مسلمان است. الگوهایی مانند حضرت زهرا و حضرت معصومه (س) در روایات اسلامی به مقامات علمی والا توصیف شدهاند، بنابراین زن مسلمان باید اهل مطالعه، تحلیلگر و صاحب تخصص در حوزههایی باشد که به آن علاقه دارد و در آن فعالیت میکند. ویژگی دوم «تعهد به ارزشهای دینی با رویکردی پویا» است. پایبندی به اصولی، چون حجاب، عفت و اخلاص باید نه از سر تحمیل، بلکه بر اساس شناخت، درک و انتخاب آگاهانه صورت گیرد. نمونههایی مانند بانو مجتهده امین (ره) که هم فقیه بود و هم در جامعه اثرگذار، مصداق بارز این رویکرد هستند. ویژگی سوم «فعال و اثرگذار بودن در اجتماع» است. زن مسلمان ایرانی آرمانی، در تراز انقلاب اسلامی و مذهب شیعه باید در عرصههای علمی، سیاسی، هنری و اقتصادی حضوری مؤثر و مستقل داشته باشد بدون تقلید از مدلهای غربی و با ارائه دیدگاههای بومی و اصیل. نمونههایی از این دست، زنانی هستند که در دوران دفاع مقدس نقشآفرینی کردهاند، همچون شهیده مریم فراهانیان که شخصیت و فعالیتهایش میتواند الگویی درخشان در این زمینه باشد. ویژگی دیگر «عزت نفس و استقلال فکری» است؛ توانایی نه گفتن به فرهنگ مصرفگرایی و مقاومت در برابر القائات رسانههای بیگانه و الگوهای ضد دینی غرب از ارکان مهم هویت زن مسلمان به شمار میآید. یکی از مهمترین ویژگیها نیز «همسری دلسوز و مادری آگاه بودن» است. زن مسلمان باید خانوادهمحور باشد، نه منزوی. او باید به نقش مادری و تربیت نسل آینده به عنوان یک مسئولیت اجتماعی نگاه کند.
همچنین «دارا بودن هویت ملی و دینی» اهمیت بسزایی دارد. زن مسلمان ایرانی به تمدن و تاریخ خود افتخار میکند و این افتخار را در چارچوب تعالیم اسلام معنا میبخشد. همچون شیرزنانی در دوران دفاع مقدس و نهضت مشروطه که هم مذهبی بودند و هم برای استقلال ایران جنگیدند.
در مسیر تحقق این تصویر آرمانی، راهکارهایی وجود دارد: در خانواده از طریق الگوسازیهای مؤثر از کودکی، تقویت خودباوری و تربیت غیرمستقیم اخلاقی میتوان این مسیر را آغاز کرد. در نظام آموزشی، محتوای درسی باید به سمتی تغییر کند که زنان دانشمند مسلمان معرفی شوند، تفکر انتقادی پرورش یابد و فعالیتهای هدفمند مانند کانونهای علمی و مذهبی با مدیریت دانشآموزان شکل گیرد. در حوزه رسانه و فضای مجازی، ساخت الگوهای جذاب رسانهای مانند فیلمها و سریالهایی با محوریت زن مسلمان موفق (پزشک، مهندس، هنرمند، متأهل و...) یکی از ابزارهای اساسی برای مقابله با جنگ نرم فرهنگی است. همچنین آموزش سواد رسانهای برای تشخیص و نقد الگوهای غلط و تحمیلی غربی از ضرورتهای امروز به شمار میرود. در سطح جامعه نیز فرصتسازی برای حضور اجتماعی زنان، حمایت از استارتآپهای زنان، تشکلهای دانشجویی مذهبی و کارآفرینان زن از جمله راهکارهای مؤثر در الگوسازی هستند. از سوی دیگر تکریم واقعی زنان متعهد همچون مادران نمونه، پژوهشگران زن، ورزشکاران باحجاب و دیگر زنان موفق میتواند به تقویت خودباوری در دختران کمک کند. البته چالشهایی نیز در این مسیر وجود دارد. یکی از مهمترین چالشها، تهاجم فرهنگی و القای الگوهای غیردینی است که راهحل آن تقویت هویت دینی جذاب از طریق معرفی زنان مسلمان بهویژه در فضای مجازی است. تعارض سنت و مدرنیته در ذهن دختران یکی دیگر از چالشهاست که راهکار آن نمایش نقشهای ترکیبی از زنان محجبه موفق در عرصههای مختلف همچون ورزش، هنر و علم است. همچنین کمبود الگوهای ملموس، یکی از خلأهای جدی است که باید با شبکهسازی میان زنان نخبه مسلمان و ایجاد ارتباط مؤثر میان آنان جبران شود. در جمعبندی باید گفت: زن آرمانی در تراز انقلاب اسلامی و مذهب شیعه، نه منفعل است، نه خودباخته، نه اسیر سنتهای تحریفشده و نه برده مدرنیته بیقید. او فاطمهوار میاندیشد، زینبوار مقاومت میکند و رسالت ما ساختن جامعهای است که چنین زنانی را پرورش دهد، حمایت کند و به جهان معرفی نماید و به عنوان حسن ختام، زن مسلمان ایرانی هم میتواند چادرش را با عزت بر سر بگذارد، هم جایزه نوبل بگیرد، هم مادر باشد و هم مدیر.